در یک داستان یا مقاله داستانی ، راوی اطلاعاتی را فراهم می کند که خواننده برای درک داستان نیاز دارد. دیدگاه راوی ممکن است اول شخص یا سوم شخص باشد. در یک روایت اول شخص ، از نظر یک یا چند شخصیت ، روایت ذهنی است. روایت شخص ثالث داستان را از نظر بیرونی ربط می دهد. در افشای داستان می توانید دیدگاه خود را تغییر دهید تا به داستان عمق و دیدگاه های متنوعی ببخشد ، اما برای جلوگیری از سردرگمی این کار مستم کار با مهارت است.
چند راوی داخلی
یک روایت طولانی مانند یک رمان ممکن است بیش از یک راوی داشته باشد. از شخصیت اصلی برای ارائه یک دیدگاه و شخصیت های جزئی برای ارائه اطلاعات داستانی اضافی مورد نیاز خواننده استفاده کنید. با تغییر راویان ، فصل جدید یا بخش داستان را شروع کنید تا خواننده کلید دیدگاه را بگیرد. به عنوان مثال ، قهرمان داستان هنگام رانندگی در طول جاده به یک جلسه ، افکار و انگیزه های خود را نشان می دهد. در فصل بعدی شما داستان را از دید شخصی که وی ملاقات می کند تعریف می کنید و افکار و شخصیت های آن شخصیت را برای دیدار فراهم می کنید. خواننده تغییر در راویان را می بیند و اطلاعات جدید را پردازش می کند تا درک کامل تری از آنچه در آینده رخ خواهد داد ، بدست آورد.
روایت های داخلی جاسازی شده
از یک راوی اصلی مانند شخصیت اصلی استفاده کنید ، اما بیشتر داستان کوتاه کودکانه را از طریق روایت های جاسازی شده آشکار کنید. به عنوان مثال ، قهرمان اصلی شما در مورد مکالمه ای که ش داشته است به درمانگر خود می گوید. در رابطه با آن مکالمه ، دیدگاه مادر را دریافت می کنید. مکالمات اضافی با درمانگر دیدگاه شخصیت های دیگر را نشان می دهد ، از جمله شخصیت هایی که فقط از طریق مکالمات مرتبط در داستان ظاهر می شوند. تغییر در دیدگاه واضح است و به عنوان یک عنصر طبیعی طرح اتفاق می افتد.
منابع مکتوب خارجی
از یک دفترچه خاطرات ، نامه یا منبع مکتوب دیگر استفاده کنید تا دیدگاه دیگری در روایت ارائه دهید بدون اینکه خواننده خود را از افکار اضافی شخصیت خلوت کنید. به عنوان مثال ، مادری دفترچه خاطرات دخترش را می خواند و اطلاعاتی راجع به ذهنیت دخترش یا اعمالی که قبل از خواندن دفتر خاطرات نمی دانسته کشف می کند. مقاله ای از مجله یا رومه که قهرمان داستان آن را می خواند ، اطلاعات عینی درباره وقایع داستانی را که شخصیت شما از دیدگاه احساسی تری به آنها مربوط می شود ، ارائه می دهد. استفاده از منابع مکتوب بلافاصله به خواننده هشدار می دهد که بدون مانع از جریان داستان ، دیدگاه خود را تغییر داده اید.
مقدمه و داستان
روایت خود را با مقدمه ای شروع کنید که داستان را از دیدگاه همه چیز تنظیم می کند. فصل اول ، خواننده را به ذهن و قلب قهرمان اصلی داستان می برد. راوی سوم شخص در مقدمه دیدگاه عینی ارائه می دهد و قهرمان داستان از دیدگاه مغرضانه خود ماجرا را آشکار می کند. پایان مقدمه باید به وضوح به خواننده اطلاع دهد که راوی خارجی پس از شروع داستان دیگر اطلاعاتی را ارائه نمی دهد.
چگونه می توان روایت نامه ای م Writeثر نوشت
یک روایت نامه برای استفاده از یک سری اسناد مانند یادداشت های روزانه ، نامه ها ، مطالب وبلاگ یا ایمیل ها برای روایت یک داستان خاص استفاده می کند. داستان در اسناد آشکار می شود و نگاهی صمیمانه به زندگی خصوصی شخصیت های آن به خواننده می دهد. نامه نگاری تکنیکی محبوب بود که توسط بسیاری از داستان نویسان قرن و 19 از جمله یوهان ولفگانگ فون گوته ، برام استوکر و لئو تولستوی استفاده شد.
اثرات روایت نامه ای
روایت نامه ای به عنوان یک فرم ادبی ، توهم صمیمیت ایجاد می کند و به خواننده امکان دسترسی به جهانی را می دهد که در غیر این صورت هرگز به آن دسترسی پیدا نمی کرد. به نویسنده این امکان را می دهد تا دیدگاه های چند شخصیت را مستقیماً ارائه دهد و واقع گرایی را به داستان اضافه کند. با این حال ، اگر نویسنده از دیدگاه های مختلف بسیار زیادی بدون معرفی و اتصال صحیح آنها استفاده کند ، می تواند باعث گسسته شدن روایت شود.
اشکال روایت نامه ای
روایت نامه ای به سه صورت تک گویی ، گفتگوی و چند منطقی در می آید. روایتهای مونولوژیک مطابقت یک شخصیت را ارائه می دهد. روایت های گفتگوی مطابقت بین دو شخصیت را نشان می دهد. و روایت های چندگانه متناسب با سه یا چند شخصیت را ارائه می دهد.
در مورد داستان تصمیم بگیرید
برای نوشتن روایتی م epثر برای نامه نگاری ، نویسنده ابتدا باید در مورد داستانی که می خواهد تعریف کند و تنش اصلی که در آن داستان وجود دارد تصمیم بگیرد. آیا داستان در مورد نامه نگاری بین دو یا سه عاشق مخفی است یا این توسط یک پیرزن است که داستان زندگی خود را در نامه ای به نوه اش یادداشت می کند؟ نویسنده برای تصمیم گیری درباره موثرترین نوع روایت نامه ای برای داستان خود ، باید این عناصر اساسی را بداند.
در مورد فرم تصمیم بگیرید
وقتی نویسنده بداند چه نوع داستانی را می خواهد پخش کند ، باید درباره شکل روایت تصمیم بگیرد. روایت پیرزنی که داستان زندگی خود را می نویسد ، شرح مکاتبات یک شخصیت یا مونولوگ است. شناسایی نامه خطاب به چه کسی
to در این نوع روایت بسیار مهم است زیرا احتمالاً فقط یک بار ظاهر می شود. همچنین در روایت چندگانه مهم است زیرا خواننده در غیر این صورت نمی داند کدام شخصیت برای چه کسی می نویسد. نامه نگاری بین دو عاشق نمونه ای از روایت گفتاری است. در این حالت ، قطع مداوم "سارا عزیز" یا "عشق همیشه" ، در ابتدا و انتهای هر حرف ضروری نیست و در واقع می تواند برای خواننده بسیار آزار دهنده باشد. علاوه بر این ، فرم واقعی نامه نویسی می تواند نوع تنش خاص خود را ایجاد کند: رسیدن به یک مقصد ممکن است نامه های پستی روزها یا هفته ها طول بکشد (در حالیکه نقاط نمودار همچنان تکامل می یابند) ، در حالی که ممکن است بلافاصله به یک ایمیل دسترسی پیدا کنید (یا در هرمه گیر افتاده باشید) فیلتر) از طرف دیگر ، یادداشت های روزانه بخوبی نمایانگر کنایه ای چشمگیر است.
ایجاد تنش
تنش در همه داستان ها مهم است ، اما ساختن آن برای نویسنده در روایت های گفتگوی و چندجانبه بسیار دشوارتر است. در روایت های تک گویی ، قوس روایت فقط توسط داستان یک شخصیت ساخته می شود ، در حالی که در روایت های گفتگو و چندگانه ، تنش با استفاده از یک سری دیدگاه ها و تفسیرهای آن دیدگاه ها ایجاد می شود. ناگفته نماند که هر چقدر شخصیت روایی معرفتی بیشتر باشد ، ایجاد تنش مناسب در قوس داستان برای نویسنده پیچیده تر می شود ، بدون اینکه خواننده را گیج کند.
درباره این سایت